خاطراتخانه ی متروک



خب این سِودا خانمی که ۱۴۰ درصد وقتشو تو نت میگذرونه اسفند امتحان علوم پایه داره 

تازه اولای سالم میخواست رتبه برتر شه ولی الان ب پاسی هم راضیه‍♀️

گندت بزنن سِودا که توی به اتیش کشیدن ارزوهات حرف اولو میزنی 

خدایااا چی میشد این ترمم معدل یک کلاس میشدم اونوقت نذرمو ادا میکنم خودتم میدونی که واقعا مصمم خدایا ب حق امام حسین قَسِمِت دادمااا حواست باشه ناامیدم نکنی اخه من غیر تو کیو دارم

میدونی ولی همیشه این رفیقای خرخوونم زودتر از من شروع میکنن ولی از من ضعیفتر در میان 

میخوام ببینم واقعا میشه از یه دانشگاه پرت رتبه و نمره ی خوب بیارم از علوم پایه. 

انگیزه ام صفر شده از بس ناراحتی کشیدم و تنبلی کردم 

شاید فردا صبح بیدار شدم و انقدر مصمم بودم برا رتبه شدن که تونستم 

الان واقعا نمیخوام سه نفر اول کشور باشم میدونم اونقدر قوی نیستم و تلاش نکردم شاید واقعا رتبه هم نشم و نباشم اما میتونم تلاشمو ک بکنم مشکل من تنبل بودن و تلاش نداشتنمه.


من هیچی از این دنیا نمیخوام 

فقط میخوام خانواده مون دور هم جمع باشه من مامان بابا ابجی و داداش و‌مهربون‌ و خوشحال 

دلم میخواد داد بزنم جیغ بکشم بگم که این رسمش نیس ک انقد شأن و شخصیت خودمو میارم پایین . انقد خودمو دست کم میم . باید بیشتر از اینا خودمو دوس داشته باشم

خدایا این رسمش نیس ک داداشم انقد احساس بدی داشته باشه ب خاطر اتفاقایی ک براش افتاده درسته یه کارایی کرده امااا خودت کمکش کن و حقشو بگیر به همون وجهی که خودت بهتر از همه میدونی .


توانایی این رو دارم که بالقوه خودمو بکشم

از بس تنبلی کردم بیست روز بیشترو کشتم و هدر دادم

دقیقا ۲۴ روز از فرجه ای که داشتم رو به فنای اعظم دادم میگفتم یک هفته هم استراحت میخواستم ۱۷ روز پرارزش رو هدر دادم 

چه اهدافی داشتم هاااا 

مبخواستم رتبه بشم برتر کشور بشم 

اما حالا نگران پاس شدنم هستم 

Anyway

مهم نیس دیگه چیکار کنم 

فعلا وقتنو نیذارم سر تموم کردن و دوره کردن 

فکر رتبه و نتبجه رو هم ازذهنم پاک میکنم

چون امکان رسیدن بهش صفره 

فقط کاش خدا کمکم میکرد این ترم معدل یک کلاس میشدم مثه بقیه ی ترم ها 

و اینکه قول میدم از فردا با برنامه ریزی تا یک ماه دیگه روزی ۱۳_۱۶ ساعت مطالعه داشته باشم تا بتونم پاس شم

نهم نیس که تو علوم پایه ب هدفم نرسیدم 

امیدوارم تو فیزیوپات ادم شم هر چند بعید میدونم


احساس حقارت میکنم 

رفتارای مامانم باعث میشه که حس کنم بی ارزشم 

فکرای احمقانه و خیالبافی های خودم حالمو بهم میزنن 

از اینکه حتی عکسمو پروفایل خودم بذارم میترسم ب خاطر چی نمیدونم 

درس نمیخونم با اینکه نیاز مبرمی بهش دارم 

چاق شدم

از وضعیت تناسب اندام و پوست صورتم اصلا راضی نیستم 

سراسر وجودم شده ناراحتی و نیتی 

دلم میخواد بخوابم و ببینم که تموم این فکرا تموم شده 

دغدغم فقط درسه و ب هیچی فکر نمیکنم 

هیچ خیال و فکر واهی ندارم و یه ادم نرمال شدم 

از خودم راضی ام 

و دیگه هیچچ وقت خودمو حقیر نبینم


از روی اجبار باید توی این برهه درس بخونم 

اما چون کلا سیستم زندگیم اجبارو نمیپذیره  نمیتونم پای کتابام بشینم 

خیلی زمان از دست دادم 

حدود یکماه

بدون ساعتی مطالعه مفید 

میدونم دیگه کار از رتبه اوردن گذشته 

باید فقط سعی کنم ک پاس شم

عمیقا ناراحتم که یک فرصت درست و حسابی برای پیشرفت و دیده شدن رو از دست دادم منتها کاری نمیشه کرد 

فقط باید سعی کنم خودمو ب مرز پاسی برسونم و فقط با خودم مقایسه بشم 

گاهی وقتا سخته که قبول کنی اما باید با این مسئله که خودت به خودت بد کردی کنار بیای و من دقیقا در همین نقطه از زندگیم ایستادم 

شاید بزرگترین شکستم تا الان همین بوده.


اوتقد تنبلی کردم که خدا میدونه 

یه عالمه درس عقب مونده دارم

که اصلا نخوندم چه برسه به مرور 

فقط باید تلاش کنم که پاس شم 

واقعا رسوایی به بار میاد

باید فقط این ۱۰-۱۲ روزو بخونم

من ادم روزای سختم 

باید بتونم تا امتحان سیب سبزارو دوبار بخونم تستای میر و گزینه برترم بزنم. 

میدونم وقت کمه اما این ۱۰-۱۲ روزو اصلا نمیخوابم 

بایر خواب ب من حروم شه. 

اقاااا هر کی این پستو دید برام دعا کنه بتونم بخونم و پاس شم.

خدافظ


حال و حوصله ی چیزی رو ندارم 

سال جدید قرار بود قشنگتر باشه 

اما نشد 

خواستم با برنامه ریزی پیش برم منتها نشد 

الانم شاید دیر باشه شایدم نباشه اما من حوصله شو ندارم

چرا باید تقاص خفاش خوردن یه چینی احمق رو همه ی دنیا پس بده ؟

دبم میخواد ورزش کنم 

کتاب بخونم 

زبان یاد بگیرم 

ب خودم برسم 

اما ترس از مرگ 

نمیذاره 

نمیذاره بوا علوم پایه بخونم 

همش ب الکی جات فکر میکنم 

مدام ب دیوار و گوشی خیره میشم 

ب ادمای الکی فکر میکنم و خدارو صدهزار مرتبه شکر که جرأت پا پیش گذاشتن و حرف زدن باهاشونو ندارم 

لعنت ب این اون احمقی که خفاش خورد 

لعنت ب اونی که پرواز چینو قطع نکرد 

لعنت ب اونی که قم رو قرنطینه نکرد  

لعنت ب اون اشغالی که میاد ویروس کوفتیشو پخش میکنه تو شهری که ای سیوش ١٠ تا تختم نداره 

خیلی باید جوهر حروم زادگی ادم زیاد باشه که تو اون لونه سگش نتمرگه 

کسی که دلش واستون نمیسوزه 

حداقل خبر مرگتون بتمرگین تو خونه هاتون 

مسافرت که دیگه ضروری نمیشع 

چه ضرورتی میتونین برا اومدن ب این جهنم دره ی شهر من داشته باشین جز حروم زادگی و گوه خوردن و مریض کردن مردم 

خیر سرتون ادعاتون میشه که شهری هستین و ب امثال ما میگین دهاتی 

خو بتمرگ تو همون شهرت گور لعنت شده تو نیار تو دهات ما اه 

خدا لعنتتون که همش فوبیای کرونا گرفتن مامان بابامو دارن که فشار خون دارن خدا از سرتون نگذره


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها